آموزش طراحی با نوید باقرپور- مبانی هنرهای بصری:
مبانی هنرهای بصری : کلیه هنرهائی که در جریان آفرینش آنها، حس بینائی، عامل اصلی باشند، آنها را هنرهای تجسمی و یا هنرهای بصری مینامیم. همانگونه که از نام این هنرها برمیآید، ادراک و احساس آنها توسط انسان، بیشتر از طریق حس بینائی انجام میگیرد، اگر چه حواس دیگر نیز در دریافت و ادراک این گونه هنرها، سهم مهمی دارند. هنر، بطور کلی کوششی است از طرف هنرمند، برای آفرینش، شکل ها و تصاویر لذت بخش، که از طریق این شکلها و صورتها، پیامهای ذهنی و اندیشه و تفکرات فردی خود را به دیگران انتقال می دهد. این شکلها که در قالب یک اثر هنری عرضه میشود، حس زیباییها را ارضاء میکنند.
چگونگی ارضاء حس زیبائی ما، بستگی کامل به چگونگی روابط موجود بین عناصر و شکلهای تشکیل دهنده اثر هنری دارد. هر چقدر وحدت یا هم آهنگی بین شکلها و صورتهای یک اثر هنری، بیشتر باشد، حس زیبائی ما را بیشتر راضی میکند. انسان در برابر اشیاء موجود در طبیعت و در برابر شکلها، سطحها، حجمها و رنگها و بافتهای گوناگون، واکنش نشان میدهد. در بعضی از موارد، ترکیب و آرایش و تناسبات، شکل، سطح، حجم، رنگ و بافت اشیاء به گونهای است، که در چشم بیننده، احساس زیبائی و لذت میآفریند، در حالی که عدم وجود اینگونه روابط زیبا، منجر . به بی تفاوتی و ناخوشآیندی میگردد. عناصری که آنها را «عناصر بصری» مینامیم، در حقیقت عوامل بنیادی ساخت هر اثر تجسمی است و چگونگی روابط موجود بین این عناصر و نحوه برقراری نظامی خوشآیند و زیبا بین آنها، در چهارچوب ضوابط و اصولی قرار دارند که آنرا «مبانی ارتباطات بصری» و یا مبانی هنرهی تجسمی، میخوانیم.
چگونگی آرایش و ترکیب این عناصر بصری، توسط هنرمند، منجر به آفرینش آثاری میشود، که از طریق آنها مفاهیم ذهنی، عواطف و احساسات و ویژگیهای زمان آفرینش اثر، برای بیننده قابل درک میگردد.با آموزش طراحی نوید باقرپور -مبانی هنرهای بصری همراه باشید
تقریبا در پنجاه سال اخیر، به دنبال تحولات و روی دادهای نوین در عرصه آفرینشهای هنری جهان، تدوین اصول و مبانی ارتباطات بصری، سیر تکاملی خود را پیموده و امروزه به عنوان درس پایه در آموزش هنرهای بصری، در سراسر جهان، تلقی میگردد.
درس «مبانی ارتباطات بصری» یا مبانی «هنرهای تجسمی»، در حقیقت روش بیان مفاهیم از طریق درک روابط بصری بین پدیدهها و عناصر مختلف موجود در پیرامون انسان است و در این زمینه باید نکات زیر را در نظر داشت:
1- مبانی ارتباطات بصری، سبک و یا شیوهای از کار هنری نیست، بلکه روش چگونه نگریستن به جهان و درک ارتباطات بصری بین عناصر گوناگون طبیعت است.
2- نه فقط نوعی پژوهش و مطالعه در مورد سازمان شکلها و علائم و نشانههائی است که از طریق کاربرد مواد و مصالح آفریده میشوند، بلکه ضمناً پژوهشی است در مورد اصل و منشأ بیان آرمانی و شخصی هنرمند و واکنش او نسبت به جهان پیرامون.
3- هر رشته از هنرهای تجسمی، با مفهوم اصلی و خالص فرم بستگی دارد، و این بدان معنی نیست که منحصراً انتزاعی و یا غیر تصویری باشد، بلکه هدف آن، بازشناسی بیشتر واقعیات جهان، و تفکر در احوال طبیعت، در جهت دستیابی به شکلهای تازه، میباشد. 4- فراگیری ارتباطات بصری، به عنوان یک هدف تلقی نمیشود، بلکه وسیله مؤثری است که هنرمند را به همه امکانات بیانی، که در دسترس او قرار دارند کاملاً آگاه میسازد و حس کنجکاوی او را درباره پدیدههای کوچک و بزرگ جهان عینی و جهان ذهنی پرورش داده و واکنش های فردی او را، چه بر صفحه کاغذ و چه بر بوم نقاشی، نمایان میسازد.
در پایان می خواستم به چند نکته اشاره کنم : ما به هر یک از مبتدیان و دوست داران هنرهای تجسمی توصیه می کنیم به تنهایی کار نکنند ، بلکه بکوشند گروهی را تشکیل دهند و مکان مناسبی را پیدا کنند و به لوازم مناسب و ادبیات مناسب از لحاظ تئوری و عملی برای طراحی دست یابند. ارتباط داشتن با نزدیک ترین مدرسه نقاشی،ثبت نام در آن ،یا مشاوره ضروریست.
در این شرایط از طریق کار منظم و مرتب می توان به سواد حرفه ای طراحی دست یافت.