خصوصیات رنگ

سلام دوستان نوید باقرپور هستم عاشق طبیعت , نقاشی و هنر در این مقاله با آموزش طراحی با نوید باقرپور در خدمت شما هستم

مشخصات رنگها

مشخصات رنگها

 

فرا گرفتن رنگ ها و خصوصیات آن ها

پیشتر دربارهء اهمیت تعمق نمودن در خصوصیت هر رنگ و آزمایش کردن آن گفته شد؛ قرار دادن آن روی سفید، روی سیاه، روی رنگ های دیگر، ترکیب کردن با سفیدآب و رنگ های دیگر.

برای فرا گرفتن رنگ ها و خصوصیات آن ها، من توصیهء زیر را دارم. اما قبلا بیائید فهرستی از رنگ های شستی-ماکزیمم تشکیل دهیم. من این فهرست را نام می برم:

1) سفیدآب روی   2) سفیدآب سرب   3) کادمیم لیموئی 4)   کادمیم روشن   5)  کادمیوم تیره   6) کادمیوم نارنجی   7) کادمیوم قرمز    8) کادمیوم ارغوانی       9) شنگرف (سینابر)      10) Neapolitan برای مخلوط با زرد و سفیدآب سرب  11) سیاه تیره  12) ارغوانی تیره   13) زرد     14) اُخرایی روشن     15) اُخرایی تیرهNeapolitan سیاه روشن  16) آبی مات طبیعی   17) آبی مات سوخته   18) مارس زرد   19) مارس نارنجی   20) مارس قهوه ای   21) مارس بنفش 22)   قرمز و زرد مایل به قهوه ای (وان دیک)   23) رنگ قهوه ای تیره 24) عاجی (استخوانی سوخته)   25) هلویی سیاه   26) سایهء طبیعی   27) کبالت کبود   28) کبالت بنفش   29) آبی خالص-لاجوردی   30) نیلی کبود   31) هالهء قرمز

از میان این عناوین، ضروری ترین شان برای شستی-مینیمم سوا می شود که 12 رنگ حاصل می گردد.

توضیحات کامل تر با مثال

فرض کنیم که شما فهرست رنگ های ماکزیمم را دارید. در این صورت می توان برای خود جدول رنگ ها را تشکیل داد. برای این کار هریک از رنگ ها را روی بوم بیاورید، در ابتدا به صورت خالص، و سپس با سفید (رنگ سفید) ترکیب کنید. مثلا یک دایرهء کوچک لاجوردی می گذاریم و با سفید کردن آن، جدولی از تیره ترین و روشن ترین رنگ تشکیل می دهیم. در نتیجه انواع سایه روشن های آبی را به دست می آوریم. با هریک از رنگ ها به همین ترتیب عمل می کنیم. این بوم کوچک نمونهء رنگ ها را به یک کارتن بچسبانید و هنگام گردش با خود حمل کنید. هنگامی که از یک سوژه خوشتان می آید، این نمونه رنگ ها در خانه به شما کمک می کند تا آن را از حفظ بکشید. خیلی خوب اگر اسکیزی را که در خانه می کشید با آنچه که در طبیعت هست، مقایسه کنید آن گاه یقین حاصل می کنید که این اسکیز تا چه حد فقیر و بی شباهت است؛ اما مأیوس نشوید زیرا دقیقا از همین راه هم حافظهء نقاشی خود را تکمیل خواهید کرد و هم غریزه و شم تشخیص رنگ ها را با این تجارب پربار می توانید بااستفاده از اتودی که از روی مدل (طبیعت) زده اید، تابلوی کوچکی بکشید. کار بی وقفه از دو جبهه – از حفظ و از روی مدل- کمک می کند در خودتان یک نقاش بپرورانید.

راه رسیدن به مهارت

شما با این تمرینات، <<عضلات نقاشی>> خود را پرورش خواهید کرد. وقتی چیزی را که از حفظ کشیده اید با مدل مقایسه کنید، کنتراست به نحو خاصی حیرت انگیز به نظر می رسد. در اینجاست که شما شروع می کند به درک کنه و ماهیت نقاشی. آغاز ادراک همان آغاز راه رسیدن به مهارت است. و راه رسیدن به مهارت، دراز و پر مشقت است. این راه به عشق زیاد نیاز دارد. عشق به هنر اگر واقعی باشد، همان موتوری است که به کمال منتهی می شود.

اغلب چنین است: به نظر شخص می رسد که او حقیقتا هنر را دوست دارد و حاضر است همهء اوقات فراغت خود را وقف آن کند. اما اولین شکست او را دلسرد می کند و کاری را که به آن <<عشق می ورزید>> رها می کند. و کار خوبی می کند، اگر رها می کند. یعنی این که اشتباهی رخ داده است.

اما صحبت خود را با کسانی که حقیقتا عاشق کار خود هستند ادامه می دهیم

دربارهء شستی صحبت می کنیم. بعضی از مردم فکر میکنند شستی-تختهء کوچکی است برای مخلوط کردن رنگ ها و فقط همین. اما به هیچ وجه این طور نیست. شستی-ابزاریست برای ساختن سمفونی رنگ هایی که طبیعت به ما ارزانی کرده.

به این نتیجه گیری ، مبتدیان و نه فقط آنان بلکه نقاشان نیز به زودی نمی رسند. در طول فعالیت چهل و پنج سالهء تربیتی و آموزشی خود شاهد شستی های تعداد بسیار زیادی از هنرجویان نقاشی بوده ام. این شستی ها به وضوح نشان دهندهء شخصیت صاحبان خود بوده اند. آنهارا به طور کلی به دو گروه تقسیم می کنیم: نسبتا منظم و نامنظم . دستهء اول به هرحال راحت ترند و اجازه می دهند حداقل جای تمیزی برای ترکیب تُن های لازم در آن ها پیدا شود. شستی دسته دوم چیزی شبیه لانهء مرغ است. سطح کدر و ناصاف آن سال ها تمیز نشده است و بی نهایت برای درست کردن رنگ روی آن ناراحت است. به علاوه با افزایش یافتن در طول سالیان، تبدیل می شود به یک شستی سنگین مثل سرب.

در همهء کارها نظم نقش مهمی ایفا می کند. نمی دانم چرا بعضی ها فکر می کنند خلق اثر هنری یک راز است که فقط در اختیار الهام و شوق است، وقتی هنرمند در فضای غیر زمینی سیر می کند. اما الهام و شوق، و ساده تر بگوییم وضعیت کاری ویژه و خاص که همیشه برای هنرمند پیش نمی آید به طور خاص نیازمند نظم است: برای آن که بتوان راحت کار کرد، برای این که نیم ساعت به دنبال رنگ لازم نگشت. نقاش باید دقیقا محل استقرار رنگ ها را بداند، همیشه شستی یی تمیز با سطحی صیقلی داشته باشد. قوطی های حلال داشته باشد. همه چیز باید آماده باشد درست مانند آمادگی قبل از جنگ.

قبلا گفته ام که داشتن جدول رنگ ها و ترکیب آن ها با سفید و قرار دادن آن در دیدرس ضروریست. اگر می شد در کناره های شستی همهء رشته های (گام های) رنگی را می کشیدیم (از روشن ترین تا تیره ترین) با ترکیب آن ها با سفید، بسیار عالی می بود.

 با همراه داشتن تُن ها از روشن ترین تا تیره ترین در جلوی چشم، مثل تُن های پاستل، آسان تر می توان به یافتن مخلوط تُن های مناسب برای مدل عادت کرد.

در پایان می خواستم به چند نکته اشاره کنم :

ما به هر یک از مبتدیان و دوست داران هنرهای تجسمی توصیه می کنیم به تنهایی کار نکنند . بلکه بکوشند گروهی را تشکیل دهند و مکان مناسبی را پیدا کنند . و به لوازم مناسب و ادبیات مناسب از لحاظ تئوری و عملی برای طراحی دست یابند. ارتباط داشتن با نزدیک ترین مدرسه نقاشی،ثبت نام  در آن ،یا مشاوره ضروریست. در این شرایط از طریق کار منظم و مرتب می توان به سواد حرفه ای طراحی دست یافت.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *